تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/29
فرهاد محمدی
دانشکده زبان و ادبیات / گروه زبان و ادبیات کردی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بازتاب فرهنگ ارامنه و آیین مسیحیت در آثار زویا پیرزاد
1402فرهنگ هر جامعه، دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر فرهنگها متمایز میکند، با بررسی فرهنگ هر جامعه میتوان به خفایا و زوایای زندگی مردمان آن جامعه آگاهی پیدا کرد و با توجه به پیوند عمیقی که ادبیات با فرهنگ هر جامعه دارد همیشه فرهنگ هر سرزمین بهصورت آشکار و گاه پنهان در ادبیات جامعه انعکاس پیدا میکرد. در این بین، در آثار بسیاری از نویسندگان معاصر مولفههای فرهنگی از بسامد بالایی برخوردار است. زویا پیرزاد از نخستین نویسندگان ارمنی زبان در ایران است که به زبان فارسی دو رمان چراغها را من خاموش میکنم، عادت میکنیم و مجموعه داستان سه کتاب را نوشته است و ماجرای رمانهایش در محیطی ارمنی زبان میگذرد که درباره فرهنگ قوم خود که در یک جامعه بسته با جامعه بزرگ که آن را احاطه کرده است. بیانشده است و در این پژوهش به بازتاب فرهنگ و آیین مسیحیت در آثار پیرزاد پرداختهشده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است که به بررسی آثار پیرزاد در چهارچوب موضوع موردنظر میپردازد و همچنین روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای است نخست مطالب مرتبط فرهنگ و مسیحیت از بنمایههای اصلی رمان هستند مورد مطالعه و استخراج قرار میگیرد و در ادامه به تحلیل آن پرداخته میشود. بر اساس نتایج بدست آمده که بسامد و کاربستهای مقولههای فرهنگی و آیین مسیحیت همچون زبان، دین، فرهنگ ارامنه، آداب و رسوم و باورهای ملی در آثارش نقش بسزایی داشته است.
-
مقایسه تشبیه در شعر فروغ فرخزاد و ژاله اصفهانی: تحلیلی ساختاری و محتوایی
1401تشبیه یکی از عناصر اصلی صورخیال و به باور بسیاری از علمای بلاغت، مهمترین فن دانش بیان است و شعر با آن شناخته میشود. تشبیه میتواند برای شناخت وجوه زیبایی و درک مفهوم شعر و همچنین نگرش و گرایش و سبک شعری شاعر مفید باشد. فروغ فرخزاد و ژاله اصفهانی از جمله شاعران معاصری هستند که در بیان اندیشهها، احساسات، عواطف و جهانبینی خود، به شیوههای گوناگون از این عنصر و ارکان آن به زیبایی بهره بردهاند و تصاویری بکر و بدیع خلق کردهاند. در پژوهش حاضر، که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، تشبیهات موجود در سه دفتر شعری از هر کدام از این دو شاعر از نظر ساختاری و محتوایی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از نظر ساختاری، در شعر هر دو شاعر تشبیهات بلیغ، مفصل، محسوس به محسوس و مفرد مجرد به مفرد مجرد حجم بیشتری از دفترها را نسبت به انواع دیگر تشبیه دربرمیگیرد که با آمار و نمودار نیز نشان دادهشدهاست. جهت معنایی و محتوایی تشبیههای شعر فروغ در پنج حوزۀ اصلیِ «فلسفی، اجتماعی، روانشناسی، زنانگی و وصف» قابل تقسیمبندی است. بررسیهای انجام گرفته از بُعد معنایی در تشبیههای فروغ، بیانگر اندیشۀ یاس، بدبینی، ناامیدی، تنهایی و مرگاندیشی وی بر اثر تجربههای تلخ زندگی زناشویی و نداشتن تکیهگاه و دوری از فرزند در مرحلۀ اول شاعری است؛ اما در مرحلۀ دوم شاعری، شاهد تحول فکری و درونی و اندیشههای کاملاً پویا و معناجویانه در شعر وی هستیم؛ در واقع فروغ در پی ساختن دنیای آرمانی خود در این دنیا است. در مقابل، جهت معنایی و محتوایی تشبیهات شعر ژاله اصفهانی به چهار حوزۀ زمانی شامل «گذشته، حال، آینده و مطلق» تقسیم میشود. بسامد مفاهیم مربوط به حوزۀ زمان حال نسبت به دیگر حوزههای زمانی در تشبیههای وی معنادار است. جهت معنایی تشبیهات شعر ژاله بیانگر این است که وی شاعری سرشار از امید و شوق است. او محکم و استوار در برابر سختیها و مشکلات روزگار مقاومت میکند و تمام تلاش خود را برای عملی شدن آرزوهایش به کار میگیرد.